جهان ادبیات داستانی کودکان، جهانی بسیار شگفتانگیز و گاه چنان پیچیده است که بسیاری از داستاننویسانی که سالها برای مخاطبان بزرگسال دست به قلم بردهاند از ورود به این وادی پرهیز دارند و در مقابل بسیاری از نویسندگانی که عمر خود را صرف تولید ادبی برای مخاطب کودک یا نوجوان کردهاند دست به تولید آثاری میزنند که گرچه در نام برای مخاطب نوجوان نوشته میشود اما در ذات برای مخاطب بزرگسال نیز قابل بهرهبرداری است. در این میان کم نیستند نویسندگانی که هر دو گونه از مخاطب را شناخته و برای نوشتن برایشان دست به قلم میبرند. سید مهدی شجاعی را باید در زمره چنین نویسندگانی به شمار آورد. نویسندگانی که از اندوخته فکری بزرگسالنویسی برای خلق داستان برای کودک و از جهان داستانی کودک برای خلق داستانهایی کنایی برای مخاطب بزرگسال بهره میبرد.
تازهترین اثر داستانی سید مهدی شجاعی با عنوان «پشت پنجره» داستانی است برای مخاطب کودک. داستانی که با بنمایه یکی از مشکلات اساس روانشناختی کودکان شکل گرفته است. قهرمان این داستان؛ علی کودکی است که شبها در اتاق خود و در هنگام خواب احساس میکند که موجوداتی از پشت پنجره در حال نزدیک شدن به او هستند و حتی برخی از آنها در حال حرکت و آویزان شدن از تخت او. فشار و استرس ناشی از این توهم او را لاجرم متوجه والدینش میکند تا به کمک آنها به راز این وهم پیببرد و علی بر ترس خود فائق آید.
داستان «پشت پنجره» داستانی رئالیسی و برگرفته از یکی از مهمترین و جدیترین معضلات و نیازهای کودکان امروزی است. داستانی که در فضایی غیرفانتزی سعی کرده با شکلی رئال و با زبانی به غایت ساده به طرح مساله خود بپردازد و در پایان نیز برای آن راهحلی پیشنهاد بدهد.
متن شجاعی در این کتاب با تصویرگری سارا میاری نیز همراه شده است. تصویرگری جوان که برای این کتاب استفاده از تکنیک نقاشیهای رئال را انتخاب کرده است و البته در این میان توانسته از پس خلق تصویر موجودات موهومی که علی از آنها میترسد نیز برآید. تصویرهای پررنگ و پرجزئیات او در این کتاب که با جزئینگری تحسینشدهای نیز همراه است و استفاده حساب شده از رنگ در خلق این تصاویر بر جذابیت بیش از پیش این کتاب افزوده است.
شجاعی در این کتاب در فضایی غیرآئینی و بر پایه باورهای روانشناسی کودک برای مخاطبان کودک به داستانسازی پرداخته است که این مساله نیز کتاب او را منحصر به فرد کرده است.