لبه تیغ روایتی است از تجربه جوانی به عنوان لاری که در طول جنگ جهانی و پس از آن به دنبال معنای زندگی است. او برای کشف این مساله به زندگی خود پشت پا میزند و به گونهای پیروزی و رستگاری در برابر جویندگان مال و جاه و مقام دست مییابد.این اثر که از آن به عنوان یکی از موفقترین اثر موام یاد میشود در سال ۱۹۱۹ نوشته شده است و مانند بسیاری دیگر از آثار موام حاصل تجربهها و مشاهدات نویسنده است.موام خود تا ۱۰ سالگی در پاریس زندگی میکرده و با وجود تحصیل در رشته طب، به دلیل اینکه آثار داستانی وی با اقبال روبرو شد، از این تحصیل دست برداشته و به طور کامل به نویسندگی روی میآورد.از ترجمه مهرداد نبیلی نیز به عنوان موفق ترین ترجمه از آثار موام در فارسی یاد میشود.موام رمان خود را اینگونه آغاز کرده است: «هرگز رمانی را با این همه بیم آغاز نکردهام. اگر بر این کتاب نام رمان مینهم، از آن روست که برای آن نام دیگری نمیدانم. داستانی چندان برای گفتن ندارم و پایان کارم نیز مرگ یا ازدواج نیست. البته مرگ پایان بدیهی همه داستانهاست اما ازدواج نیز داستان را سرانجامی میدهد و آنان که خود را صاحب ذوق میدانند، بی سبب داستانهایی را که به شادی پایان میپذیرد، به دیده طنز مینگرند ...چه بسا میتوانستم تخیل خود را به کار گیرم و آن فاصلهها را به صورتی دلپسند پرکنم و این حکایت را دلپذیرتر سازم اما قصد چنین کاری ندارم. تنها میخواهم آنچه را خود از آن آگاهی داشتهام، بر صفحه کاغذ بیاورم»