بسته
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
جستجو

کتاب عسل و حنظل

انتشارات: نشر برج
49,000 تومان
نویسنده: طاهر بن جلون
مترجم: محمدمهدی شجاعی
+ -
مراکش، این پادشاهی کارتاژی متعلق به اعصار و هزاره‌ها را با کازابلانکا و طنجه در سینما و ادبیات به یاد می‌آوریم، با تصویر و کلمه‌ و صدای مایکل کورتیس، همفری بوگارت، اینگرید برگمن، ویلیام باروز، دیوید کراننبرگ، جیم جارموش، تیلدا سوینتن و یاسمین حمدان. همه‌ی این نام‌های بزرگ وجود داشته و دارند، اما هیچ‌کدام در روایت مراکش به پای «طاهر بن جلون» نمی‌رسند. او که در آغاز دهه‌ی سوم هزاره‌ی سوم، داستانش را در کتاب «عسل و حنظل» به طنجه‌ی باستانی در وضعیت اکنون برده، تصویری از شهر و مردمانش ساخته که شاید تاکنون کسی به آن نزدیک هم نشده است. طنجه‌ی زیبا، بنا شده در دل سنگ‌ها و صخره‌های کهن، در رمان جلون همان شعر و شور و موسیقی را در خود دارد ولی در نسبت مستقیمی با واقعیت واقعا موجود؛ شهر متجاوزان همیشه طلبکار و سربلند و قربانیان خموش و خموده و همیشه بدهکار! سامیه ازدست شده و دیگر نیست و کام پدر و مادرش به تلخی حنظل است، همان هندوانه‌ی ابوجهل که قرن‌هاست برای زنان عرب، سقط خودخواسته را ارمغان می‌آورد! عسل و حنضل اما فقط روایت همین تلخی بی‌پایان و مرگ‌آور نیست؛ یکی از دوردست می‌آید که نور امید با او سوسو می‌‎زند و نهیب می‌زند شاید که رستگاری ممکن باشد.

 

نقد و بررسی خود را بنویسید Close Review Form
  • بد
  • عالی
Description
مراکش، این پادشاهی کارتاژی متعلق به اعصار و هزاره‌ها را با کازابلانکا و طنجه در سینما و ادبیات به یاد می‌آوریم، با تصویر و کلمه‌ و صدای مایکل کورتیس، همفری بوگارت، اینگرید برگمن، ویلیام باروز، دیوید کراننبرگ، جیم جارموش، تیلدا سوینتن و یاسمین حمدان. همه‌ی این نام‌های بزرگ وجود داشته و دارند، اما هیچ‌کدام در روایت مراکش به پای «طاهر بن جلون» نمی‌رسند. او که در آغاز دهه‌ی سوم هزاره‌ی سوم، داستانش را در کتاب «عسل و حنظل» به طنجه‌ی باستانی در وضعیت اکنون برده، تصویری از شهر و مردمانش ساخته که شاید تاکنون کسی به آن نزدیک هم نشده است. طنجه‌ی زیبا، بنا شده در دل سنگ‌ها و صخره‌های کهن، در رمان جلون همان شعر و شور و موسیقی را در خود دارد ولی در نسبت مستقیمی با واقعیت واقعا موجود؛ شهر متجاوزان همیشه طلبکار و سربلند و قربانیان خموش و خموده و همیشه بدهکار! سامیه ازدست شده و دیگر نیست و کام پدر و مادرش به تلخی حنظل است، همان هندوانه‌ی ابوجهل که قرن‌هاست برای زنان عرب، سقط خودخواسته را ارمغان می‌آورد! عسل و حنضل اما فقط روایت همین تلخی بی‌پایان و مرگ‌آور نیست؛ یکی از دوردست می‌آید که نور امید با او سوسو می‌‎زند و نهیب می‌زند شاید که رستگاری ممکن باشد.