مجید قیصری یکی از توانمندترین نویسنده های حوزه ادبیات دفاع مقدس است که در عین پایبندی به اسلوب ها و هنجارهای روایی مدرن، با اتکا به تجربه و دریافت های شخصی خودش، آثار درخشانی در این حوزه آفریده است. او همچنین از معدود نویسنده هایی است که در گونه های مختلف داستان کوتاه، رمان و داستان بلند خوش درخشیده و آثار ارجمندی در هر کدام از این ژانرها خلق کرده است. «سه دختر گل فروش» از شاخص ترین کتاب های این نویسنده تجربه گراست که حاوی بیست و شش داستان کوتاه و یک داستان بلند است. نگاه وی در این اثر عمدتا بر دوران جنگ و تبعات آن در ذهن و ضمیر رزمندگان حاضر در جبهه ها و نیز نسل های نوآمده پس از آن متمرکز است. اساسا این مساله به عنوان یکی از دغدغه های ذهنی پایدار قیصری تاکنون در آثار متعددی از او نمود داشته است اگرچه این لزوما به معنای وجود عناصر مشابه و تکراری در آنها نیست بلکه او هوشمندانه از این بستر موضوعی به مثابه سوژهای مهم و درخور توجه، بهره برده و هر بار از زاویه جدیدی به بازاندیشی در باب آن پرداخته است. این مساله را هم نباید از نظر دور داشت که به طور کلی یکی از مهم ترین شاخصه های اندیشگی آثار قیصری رهیافت کلی نگر و نگاه بسیط او به سوژه های داستانی است. مساله دفاع مقدس نیز وفق چنین دیدگاهی زمینه خلق داستان های این مجموعه قرار گرفته است. به باور این نویسنده صاحب سبک حوادث تاریخی عظیم نظیر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی حوادثی منفرد نیستند بلکه پیش از هر چیز نتیجه تلاش و تکاپوی انسانی به شمار میآیند که شناخت موقعیت های روانی هر کدام از آنها در لحظه بروز عمل از اهمیت ویژهای برخوردار است. با در نظر گرفتن این مساله است که خواننده «سه دختر گل فروش» به اعماق وجود و ژرفای جان قهرمانان هر یک از داستان ها نفوذ کرده و از منظر نگاه آنها به جنگ مینگرد و این ویژگی به موشکافی های روانی ماهرانهای میانجامد که از بداعت و درخشش قابل ملاحظهای برخوردار است. قیصری در این مجموعه با فلسفه بافی و کلی گویی ساختار داستان را سست نمی کند بلکه به مخاطب این فرصت را میدهد که خودش به قضاوت بپردازد.