عکسها یادگارهای گذشتهاند، آثاری از آنچه رخ داده است. اگر زندگان آن گذشته را به دوش کشند، اگر گذشته تبدیل به بخش جداییناپذیر از فرایندی شود که در طی آن مردم تاریخ خود را میسازند، آنگاه همهی عکسها دوباره متنی زنده بهدست خواهند آورد، و به جای آنکه لحظههایی بازداشته شده باشند، همچنان در زمان وجود خواهند داشت. شاید عکاسی پیشگویی حافظهای انسانی است که باید در آینده به طور اجتماعی و سیاسی تحقق یابد. چنین حافظهای هر تصویری از گذشته را، هرقدر فاجعهآمیز و هرقدر به گناه آلوده، در حصار تداوم خویش خواهد گرفت. تمایز میان استفادههای خصوصی و عمومی از عکاسی از میان برخواهد خاست، خانوادهی انسان وجود خواهد داشت. ( از متن کتاب )
جان برجر، رماننويس، منتقد هنری، تاريخنگار فرهنگی و برندهی جایزه بوکر ۱۹۷۲، نويسندهای است با فصاحت خيرهكننده و بینشی گيرا، كه در آثار دقیق و قدرتمندش معیارها و ارکان امروزهی تمدن ما را به نقد میکشد. او در كتاب دربارهی نگريستن نقش ما را به عنوان ناظر و مشاهدهكنندهای بررسی میكند تا لايههای تازهای از معانی را در آنچه میبينيم، آشكار كند. چگونه حيواناتی كه در باغوحشها میبينيم برای ما يادآور رابطهی ميان انسان و حيواناند كه در قرن بيستم به كلی از دست رفته است؟ چه چيزی در ديدن عكسهایی از جنگ نهفته است كه خشونتِ پیش ازاین نيرومندشان را دوچندان میكند؟ چگونه بدنهای برهنهی ساختهی رودن تهدیداتی را که از جانب پیکرههای گلی متوجه اقتدار و قدرت مردانهی اوست برملا میکنند؟ و چگونه انزوا به هنر جاکومتی شکل میدهد؟ برجر با پيشكشيدن اين پرسشها و پرسشهای از اين دست در آثارش، به شكل بنيادينی نگاه هر خوانندهای را دگرگون میسازد