سدریک بانل در رمان بد _دومین اثرش که در افغانستان میگذرد_ اسامه قندار، کارآگاه محبوب رمان “مرد کابل” را در برابر پروندهی پیچیدهی دیگری قرار میدهد.مردی بیگانه پا به افغانستان گذاشته که در زمینهی مواد مخدر فرمولی انقلابی کشف کردهو البته نیازهای غیرطبیعیاش را با تجاوز و قتل دخترکان کم سن و سال افغان رفع میکند.
بدریه آخرین قربانی اوست که پلیس میکوشد نجاتش دهد. از یک سو قندار و گروهش به دنبال به دام انداختن این مرد منحرف هستند و از سوی دیگر مافیای ایتالیا.
سران مافیا با گروگان گیری خانوادهی یک پلیس قدیمی فرانسوی به نام نیکول لاگونا که تبحر خاصی در دستگیری مجرمان فراری دارد، می کوشند مرد را یافته و فرمول او را تصاحب کرده یا از بین ببرند تا امپراطوریشان محفوظ بماند.
بانل در بد به خوبی لایه های پیچیدهی زندگی در جامعهی افغانستان را نشان داده و میکوشد جایگاه زن امروز افغان را در این کشور ترسیم کند.