این کتاب روایتگر ماجرای واقعی یک فعال حقوق بشر است که بهصورت اتفاقی وارد این حوزه میشود. پس از آنکه بیل براودر در اوان جوانی فعالیتهای مستقل تجاریاش را در والاستریت آغاز کرد، و در پی فروپاشی شوروی، استعداد ذاتی او در حوزه تجارت وی را به روسیه میکشانَد و برای وی موجب سودآوری چشمگیری در آنجا میشود.در طی این مسیر، براودر با پردهبرداشتن از فساد در روسیه، زندگیاش را به مخاطره میاندازد. بخت نیز با وکیل روسی او، سرگئی مگنیتسکی، همراهی نمیکند، چرا که سرنوشت وی به زندان، تحمل شکنجه، و نهایتاً قتل منتهی میشود.این اتفاق تأثیر بهسزایی بر بیل براودر میگذارد. او پس از پیبردن به ماهیت جنایتکار رژیم پوتین، مدت پنج سال را صرف پویشی در راستای پردهبرداری از آن میکند، و به همین علت، به دشمن شماره یک پوتین تبدیل میشود؛ بهویژه که او در کمک به تصویب قانونی در ایالات متحده (قانون مگنیتسکی) به توفیقاتی نایل میشود. بهموجب این قانون لیستی از افراد و مقامات روسی که در قتل سرگئی مگنیتسکی نقش داشتند موردِتحریم قرار میگیرند. پوتین نیز در اقدامی تلافیجویانه و آشکار، مبادرت به تصویب قانونی میکند که طی آن از واگذاری حضانت کودکان بیسرپرست روسیه به شهروندان آمریکایی ممانعت بهعمل میآید.کتاب «اعلان قرمز» در قالب یک داستان جنایی واقعی و مهیج، با توصیف یک نهضت_سیاسی، و همچنین نقل جزئیات دسیسهای گسترده برای سوءاستفادههای مالی در روسیه، سرگذشت واقعی فردی را بهتصویر میکشد که عزم خود را برای ایجاد تغییری در این جهان جزم کرد، و البته بهصورتی اتفاقی به مفهوم «زندگی» نیز پی برد.